آیا معوقات حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی در فروردین ۱۴۰۴ پرداخت می‌شود؟ غرق‌شدن کودک سه‌ساله در رودخانه کارون (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) هشدار پلیس به مسافران: ترافیک سنگین در جاده‌های خراسان رضوی و کلان‌شهرها ادامه دارد گردشگری نوروزی در اوج: ۴۰ درصد ایرانی‌ها به سفر رفتند تعمیرات موفقیت‌آمیز ایستگاه پمپاژ | آب، یکشنبه (۱۷ فروردین ۱۴۰۴) به یزد می‌رسد زاینده‌رود دوباره زنده شد | لحظه ورود آب به سی‌وسه پل اصفهان پس از خشکی طولانی + فیلم (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) توهین به مقدسات بی‌پاسخ نماند | دادستانی گرگان وارد عمل شد واژگونی خودرو در سبزوار خراسان رضوی | یک نفر جان باخت (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) زمین لرزه ۳.۹ ریشتری در بندرلنگه هرمزگان (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) پرونده حادثه حمله سگ به روستاییان بینق روی میز دادستان سبزوار پاسخگویی اورژانس به ۸۷۰ هزار تماس در طرح سلامت نوروزی نزاع خونین در روز طبیعت | شرور قبل از خروج از مرز دستگیر شد دُرنا؛ مهمان نوروزی مراتع گنبدکاووس بازدید ۴.۸ میلیونی مردم از آثار تاریخی در نوروز ۱۴۰۴ | تخت جمشید در صدر اماکن پربازدید نوروز در مجارستان جشن گرفته شد بارش باران و برف در جاده های مواصلاتی کشور + وضعیت ترافیکی دختر بچه گمشده اراکی هنوز پیدا نشده است + عکس ۲۷۷ هزار تهرانی هنوز از سفر برنگشته‌اند | بیش از ۵۳۰ میلیون تردد در جاده‌های کشور مدیرکل میراث فرهنگی فارس: هیچ قطعه سنگی از تخت‌جمشید جدا نشده است + فیلم مقصدهای محبوب نوروز ۱۴۰۴؛ صدر جدول سفرها به کدام استان‌ها رسید؟ آغاز نام‌نویسی آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه دولتی از فردا (۱۶ فروردین ۱۴۰۴) ورود بیش از ۵ میلیون و ۸۵۲هزار زائر و مسافر به خراسان رضوی (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) آخرین وضعیت ترافیکی راه‌های کشور (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) شهاب‌سنگ ۱۰۰ میلیاردی در مشهد | آیا سریال پایتخت ۷ بازار سنگ‌های آسمانی را منفجر کرد؟ + فیلم و عکس پیش‌بینی رگبار باران در نقاط مختلف کشور (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) زلزله ۴.۴ ریشتری داریان فارس را لرزاند (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) معاون امنیتی وزیر کشور: صنعت و کشاورزی یزد سهمی از آب انتقالی از کوهرنگ ندارند صدور هشدار سطح زرد هواشناسی خراسان رضوی در پی پیش‌بینی ناپایداری جوی (۱۴ فروردین ۱۴۰۴) افزایش بارش باران در خراسان رضوی و مشهد در نیم‌سال آبی نسبت‌به مدت مشابه تکمیل ظرفیت اقامتی خراسان رضوی به ۶۰درصد رسیده است بیش از ۷ میلیارد ریال وجه اضافه دریافتی به مسافران نوروزی ۱۴۰۴ عودت یافت
سرخط خبرها

بی دود!

  • کد خبر: ۱۸۱۳۲۹
  • ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۸
بی دود!
برای او که حتی چند ساعت بعد از عمل قلب، یواشکی و به زحمت توی سرویس بهداشتی بیمارستانِ فوق تخصصی قلب سیگار کشیده بود سخت بود که شب تا صبح را توی خانه خودش بدون سیگار سر کند.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

باورش نمی‌شد یک نخ سیگار هم در خانه خودش پیدا نشود. آخر خیلی وقت‌ها که سیگار می‌خرید و به خانه می‌آمد متوجه می‌شد که دو سه بسته هم از قبل این طرف و آن طرف خانه داشته است. آما آن شب حتی یک نخ هم پیدا نمی‌شد.

برای او که حتی چند ساعت بعد از عمل قلب، یواشکی و به زحمت توی سرویس بهداشتی بیمارستانِ فوق تخصصی قلب سیگار کشیده بود سخت بود که شب تا صبح را توی خانه خودش بدون سیگار سر کند.

تمام کابینت‌ها و کمد‌ها و بالای یخچال و زیر مبل و جیب‌های تک تک لباس هایش، حتی لباس زمستانی‌ها را گشت، اما چیزی پیدا نکرد. دوشب بود. لباس هایش را پوشید و رفت به مغازه سر کوچه خودشان که نئون «شبانه روزی» آن، بیست و چهارساعته چشمک می‌زد. اما بسته بود.

چاره‌ای نداشت جز اینکه خرید سیگار را به صبح موکول کند. تصمیم گرفت با همان لباس‌های بیرونش بخوابد تا مبادا وقتی بیدار شد زمانی را صرف پوشیدن لباس کند و چند ثانیه دیگر هم به زمان انتظارش برای خرید سیگار اضافه شود.

بعد از کلی پهلو به پهلو شدن خوابش برد هرچند مدام خواب می‌دید که دارد یواشکی زیر تابلویی که نوشته است سیگار نکشید، سیگار می‌کشد.
وقتی بیدار شد بلافاصله از خانه زد بیرون.
مغازه باز شده بود.
چرا الکی نوشته اید شبانه روزی؟

جمله بالا را قصد کرده بود بگوید، اما، چون از دیشب سیگار نکشیده بود، فقط گفت: از همون سیگار همیشگی، یک بسته!
سیگار را که برداشت متوجه پسربچه‌ای شد که کنارش ایستاده و به او زل زده است.
چیه پسرجان. چیزی شده؟
میشه دیگه سیگار نکشید. براتون ضرر داره.‌

می‌خواست بگوید: پسرجان تو پول همین چوب شوری که برداشتی رو حساب کن و برو. به کار بقیه هم کار نداشته باش.
اما چیزی نگفت. فقط کارت کشید و سیگار را برداشت و آمد بیرون. پسربچه هم چوب شور به دست آمد بیرون. سوار دوچرخه کوچکش که بیرون مغازه گذاشته بود شد، ولی حرکت نکرد. معلوم بود منتظر است ببیند مرد با بسته سیگار توی دستش چه می‌کند.

مرد دلش نیامد توی ذوق پسربچه بزند. همان طور که به پسربچه نگاه می‌کرد، بسته سیگار را محکم توی مشتش فشار داد و مچاله کرد و انداخت توی سطل آشغال دمِ درِ مغازه.

لبخندی روی لب پسرک نشست. به سرعت شروع کرد به رکاب زدن و دور شد.

خواست برگردد داخل مغازه تا دوباره سیگار بخرد که دید یک نفر دیگر بیرون مغازه ایستاده و می‌خواهد بسته سیگارش را باز کند.

بدون اینکه حواسش باشد به او و بسته سیگارش خیره شد.
چیه آقا؟ چرا این طوری زل زدید به من.

مانده بود چه جوابی بدهد. فقط به ذهنش رسید بگوید: سیگار نکشید، برای سلامتی تون ضرر داره؛ و به جای اینکه به داخل مغازه برگردد به سمت خانه راه افتاد.

از پشت سرش صدایی شنید، صدایی مثل صدای افتادن یک بسته سیگار مچاله شده داخل یک سطل آشغال. لبخندی زد و با سرعت بیشتری به سمت خانه راه افتاد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->